جدول جو
جدول جو

معنی احیاء کردن - جستجوی لغت در جدول جو

احیاء کردن
(لَ)
احیا کردن. زنده کردن:
چگونه ساخت از گل مرغ عیسی
چگونه کرد شخص عازر احیا.
خاقانی.
لغت نامه دهخدا
احیاء کردن
زنده کردن
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
احیاء کردن
إحياءٌ
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احیاء کردن
Rekindle
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
احیاء کردن
raviver
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
احیاء کردن
menyalakan kembali
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
احیاء کردن
разжигать заново
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به روسی
احیاء کردن
wieder entfachen
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
احیاء کردن
знову запалювати
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
احیاء کردن
ponownie zapalić
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
احیاء کردن
重新点燃
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به چینی
احیاء کردن
reavivar
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
احیاء کردن
riaccendere
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
احیاء کردن
reavivar
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
احیاء کردن
opnieuw aansteken
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
احیاء کردن
पुनः प्रज्वलित करना
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به هندی
احیاء کردن
จุดไฟใหม่
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
احیاء کردن
دوبارہ روشن کرنا
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به اردو
احیاء کردن
আবার প্রজ্বলিত করা
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
احیاء کردن
kuwasha tena
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
احیاء کردن
yeniden alevlendirmek
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
احیاء کردن
再燃焼させる
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
احیاء کردن
להדליק מחדש
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به عبری
احیاء کردن
다시 불을 붙이다
تصویری از احیاء کردن
تصویر احیاء کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصغاء کردن
تصویر اصغاء کردن
گوش کردن نیوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتیاط کردن
تصویر احتیاط کردن
به هوش کار کردن استوار کاری کردن بهوش کار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداث کردن
تصویر احداث کردن
پدید کردن نو آوردن نو آوردن بنوی کردن ساختن و بر پا نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احساس کردن
تصویر احساس کردن
سهیستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احسان کردن
تصویر احسان کردن
بخشش کردن دهشیدن افضال کردن بخشش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احضار کردن
تصویر احضار کردن
فرا خواندن، حاضر کردن بحضور آوردن، امر بحاضر شدن دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احماد کردن
تصویر احماد کردن
ستودن ستودن ستایش کردن تحسین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابراء کردن
تصویر ابراء کردن
بیزاری کردن بیزار بودن، به کردن از بیماری شفا بخشودن
فرهنگ لغت هوشیار
زنده کردن، آباد کردن از نو به رونق و رواج آوردن، از سختی شدید رهایی دادن، اکسید کردن یعنی گرفتن و کم کردن اکسیژن یا کلر و یا ظرفیت یک جسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احضار کردن
تصویر احضار کردن
فرا خواندن، خواستن، خواندن، فرا خواستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از احسان کردن
تصویر احسان کردن
نیکی کردن، نیکو داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره